English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 303 (6629 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
laigh U زمین پست
low land U زمین پست
lowland U زمین پست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
globe U زمین
globes U زمین
esquire U مالک زمین ارباب
field U زمین
field U زمین بازی
field U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fielded U زمین
fielded U زمین بازی
fielded U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fields U زمین
fields U زمین بازی
fields U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
spike U کوفتن توپ به زمین بعد از کسب امتیازابشار
bag U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bags U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
domain U زمین
domains U زمین
beetle U زمین کوب
beetles U زمین کوب
activate U بازگشت بازیگر به زمین
activated U بازگشت بازیگر به زمین
activates U بازگشت بازیگر به زمین
activating U بازگشت بازیگر به زمین
contours U خطوط تراز زمین
marker U علامته_ای روی زمین
marker U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
markers U علامته_ای روی زمین
markers U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
slum U زمین زیربنا
slums U زمین زیربنا
home U زمین خودی
homes U زمین خودی
fen U زمین ابگیر
fens U زمین ابگیر
links U زمین بازی گلف
links U زمین گلف
orient U مشرق زمین
orienting U مشرق زمین
orients U مشرق زمین
acreage U وسعت زمین به جریب
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
lap U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
purchase U درامدسالیانه زمین
purchased U درامدسالیانه زمین
purchases U درامدسالیانه زمین
relief U مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
relief U نقشه برداری عوارض زمین
lag U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lagged U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lags U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
flight U پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
drag U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
drag U مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
dragged U مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
drags U مقداری که پاشنه ناو در اب فرو رفته باشدکشیدن روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
connection U اتصال زمین
connexions U اتصال زمین
wing U گوش زمین
winging U گوش زمین
pitch U بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
pitch U زمین بازی
pitches U بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
pitches U زمین بازی
survey U زمین پیمایی مساحی
surveyed U زمین پیمایی مساحی
surveys U زمین پیمایی مساحی
series U 4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
slope U زمین سراشیب شیب
sloped U زمین سراشیب شیب
slopes U زمین سراشیب شیب
down U انداختن توپدار به زمین
down U توپ اسکواش دو بار به زمین خورده ناتوان از ادامه مبارزه
lot U قطعه زمین
ground U : زمین
ground U اتصال به زمین
ground U سیم زمین
ground U زمین
ground U زمین میدان
ground U اتصال زمین
ground U تماس دادن توپ با زمین
ground U تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
ground U زمین کردن
ground U کف زمین
ground U اتصال مدار الکتریکی به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر.
off U خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
corner U گوشه زمین
cornering U گوشه زمین
corners U گوشه زمین
reservation U قطعه زمین اختصاصی
reservations U قطعه زمین اختصاصی
chute U سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chutes U سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
Other Matches
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
extra terrestrial U زمین
grazed U زمین
earths U زمین
acres U زمین
tellus U زمین
earth U زمین
cinder tracks U زمین دو
cinder track U زمین دو
norland U زمین
aerospace U جو زمین
earthing U زمین
grass roots U کف زمین
acre U زمین
this earthly round U زمین
real estate U زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
floor U کف زمین
soil U زمین
floor U کف زمین
land U زمین
land n U زمین
ground line U خط زمین
terrain U زمین
ground surface U کف زمین
floored U کف زمین
floors U کف زمین
graze U زمین
geodetically U زمین
grazes U زمین
lackland U بی زمین
rooter U زمین کن
soiling U زمین
soils U زمین
earth science U زمین شناسی
earth excavating U حفاری زمین
earth socket پریز زمین
downfield U زمین حریف
earth crust U پوسته زمین
earth electrode U الکترد زمین
earth terminal U ترمینال زمین
earth current U برق زمین
earth's attraction U ربایش زمین
drill harrow U زمین صاف کن
earth's axis U محور زمین
ground effect U اثر زمین
geotropism U زمین گرایی
geotaxis U زمین گرایی
geostrategy U زمین شناسی
geosphere U زمین سپهر
geolatry U زمین پرستی
bogs U زمین باطلاقی
isogeotherm U همدمای زمین
geotherm U همدمای زمین
geoisotherm U همدمای زمین
geoid U زمین دیسه
glebe U زمین وقف
ground detector U اشکارساز زمین
ground detector U تستر زمین
ground cushion U بالشتک زمین
ground conection U اتصال زمین
soccer field U زمین فوتبال
gridition U زمین فوتبال
gridiron U زمین فوتبال
greenside U در مجاورت زمین
graben U فرو زمین
glebe U زمین خاک
elevated ground U زمین بلند
earthwards U بطرف زمین
earthwards U سوی زمین
earthward U بطرف زمین
earthward U بسوی زمین
earthmoving U حرکت زمین
earthling U اهل زمین
earthing strap U تسمه زمین
earthing U اتصال زمین
emblements U محصول زمین
emblements U حاصل زمین
geodesy U زمین سنجی
geochemistry U زمین شیمی
foreland U زمین جلوامده
flat ground U زمین مسطح
geoid U زمین وار
flat ground U زمین تخت
field of play U زمین بازی
feature line U خط عوارض زمین
key terrain U زمین مهم
earth's crust U پوسته زمین
difficult terrain U زمین دو عارضه
earthquake U زمین لرزه
landfall U ریزش زمین
field hockey U زمین هاکی
geological U زمین شناختی
geological U زمین شناسی
geology U زمین شناسی
ends U زمین حریف
ended U زمین حریف
landfalls U ریزش زمین
palsy U زمین گیری
fault U شکست زمین
surveyors U زمین پیما
surveyor U زمین پیما
landed U زمین دار
playgrounds U زمین بازی
playground U زمین بازی
boggy U زمین باطلاقی
grasses U زمین چمن
grass U زمین چمن
faults U شکست زمین
faulted U شکست زمین
end U زمین حریف
crusts U پوسته زمین
crust U پوسته زمین
upland U زمین بلند
basements U زیر زمین
basement U زیر زمین
terrain U زمین عملیات
terrain U نوع زمین
terrain U زمین ناحیه
terrain U عوارض زمین
landward U بسوی زمین
upland U زمین کوهستانی
uplands U زمین بلند
uplands U زمین کوهستانی
floors U محدوده زمین
floored U محدوده زمین
floor U محدوده زمین
paralysis U زمین گیری
speculation U زمین خواری
bog U زمین باطلاقی
lairds U صاحب زمین
laird U صاحب زمین
borderlands U زمین سرحدی
borderland U زمین سرحدی
terrestrial U زمین خاکی
demesne U تملک زمین
collective land U زمین مشاع
collctive land U زمین مشاع
cohesive soil U زمین چسبناک
circumnavigate U زمین رادورزدن
change court U تعویض زمین
champaign U زمین مرتفع
certificate of land U قباله زمین
midfield line U خط میانی زمین
center stripe U خط میانی زمین
center line U خط وسط زمین
compartments of terrain U دهلیزهای زمین
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com